توصيف زيبائى
در زمان پيامبر گرامی اسلام دو نفر بنام «هيث» و «ماتع» در مدينه زندگى مى كردند. اين دو آدم هاى هرزه اى بودند و همواره سخنان زشت مى گفتند و مردم را مى خنداندند و عفت كلام را مراعات نمى كردند.
روزى اين دو نفر با يكى از مسلمانان سخن مى گفتند و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در چند قدمى آنها، سخن آنها را مى شنيد كه مى گفتند:
«هنگامى كه به شهر طائف هجوم برديد و آنجا را فتح نموديد، در آنجا در كمين دختر عيلان ثقفى باش ، او را اسير كرده و براى خود نگه دار كه او زنى خنده رو، درشت چشم ، جاافتاده ، كمر باريك و قد كشيده است ، هرگاه مى نشيند با شكوه جلوه مى كند و هرگاه سخن مى گويد، سخنش دلربا و جاذب است ، رخ او چنين و پشت رخ او چنان است و…!»
با اين توصيفات آن مسلمان را تحريك كردند، پيامبر فرمود:
«من گمان ندارم كه شما از مردانى كه ميل جنسى به زنان دارند باشيد، بلكه به گمانم شما افراد سفيهى كه ميل جنسى ندارند باشيد (يعنى عنين)، از اين رو زيبائي هاى زنان را (بدون آن كه خود لذت ببريد) به زبان مى آوريد (و موجب آلودگى ديگران مى شويد)».
آنگاه پيامبر آنها را از مدينه به سرزمين «غرابا» تبعيد كرد، آنها فقط در هفته ، روز جمعه براى خريد غذا و لوازم زندگى ، حق داشتند به مدينه بيايند.(1)
پی نوشت ها :
1- حكايت هاى شنيدنى 3 / 89 - بحارالانوار 22 / 88.
برگرفته از : کتاب يكصد موضوع 500 داستان / سيد على اكبر صداقت